خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازی کردن (نقش در فیلم و...)
2 . رفتار کردن
[فعل]
actuar
/aktwˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل ناگذر
[گذشته: actué]
[حال: actúo]
[گذشته: actué]
[گذشته کامل: actuado]
صرف فعل
1
بازی کردن (نقش در فیلم و...)
1.Cantinflas actuó en una multitud de películas clásicas.
1. "کانتینفلاس" در فیلمهای کلاسیک بسیاری نقش بازی کردهاست.
2
رفتار کردن
1.Actúas como si fueras el dueño del hotel.
1. جوری رفتار میکنی که انگار صاحب هتل هستی.
کلمات نزدیک
fase
metraje
preparativo
película de ciencia ficción
película de aventuras
manipular
finalizado
ordenación
retocar
disparar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان