1 . نگه داشتن 2 . ذخیره کردن
[فعل]

almacenar

/ˌalmaθenˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: almacené] [حال: almaceno] [گذشته: almacené] [گذشته کامل: almacenado]

1 نگه داشتن انبار کردن

  • 1.Almaceno toda la comida enlatada en este armario.
    1. من تمام غذاهای کنسروی را در این کابینت نگه می‌دارم.

2 ذخیره کردن

  • 1.En este disco puedes almacenar hasta dos terabytes.
    1. می توانی تا دو ترابایت بر روی این دیسک (اطلاعات) ذخیره کنی.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان