خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انگشتر
[اسم]
el anillo
/anˈiʎo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: anillos]
1
انگشتر
1.Cuando cumplí quince me regalaron un anillo de oro.
1. وقتی که پانزدهساله شدم، یک انگشتر طلا هدیه گرفتم.
کلمات نزدیک
paraguas
gafas de sol
gafas
lencería
camisón
pendiente
billetera
cinturón
bolso
guante
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان