1 . زودهنگام 2 . پیش
[صفت]

anticipado

/ˌantiθipˈaðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: anticipada] [جمع مونث: anticipadas] [جمع مذکر: anticipados]

1 زودهنگام

  • 1.El gobierno convocó elecciones anticipadas.
    1. دولت انتخابات زودهنگام برگزار کرد.

2 پیش قبلی

  • 1.Realizamos un pago anticipado de $200.
    1. ما یک پیش پرداخت دویست دلاری انجام دادیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان