خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مخاطب
[اسم]
la audiencia
/aʊðjˈɛnθja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: audiencias]
1
مخاطب
بیننده
1.El nuevo programa de televisión ha tenido muy poca audiencia.
1. برنامه جدید تلویزیون بیننده بسیار کمی داشتهاست.
کلمات نزدیک
escenario
teatro
sinfonía
clave
nota
pintura
dibujo
paleta
pincel
pintura al óleo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان