1 . پایین رفتن 2 . پایین آمدن (دما و...)
[فعل]

bajar

/baxˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: bajé] [حال: bajo] [گذشته: bajé] [گذشته کامل: bajado]

1 پایین رفتن پایین آمدن

  • 1.¿Podrías bajar al sótano?
    1. می‌شود بیایی پایین و به زیرزمین بیایی؟

2 پایین آمدن (دما و...) کاهش یافتن

  • 1.Ha bajado el precio de los tomates.
    1. قیمت گوجه‌فرنگی کاهش یافته‌است.
  • 2.La temperatura bajó de 75 a 50 grados.
    2. دما از 75 به 50 درجه کاهش یافت.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان