خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منقضی
[صفت]
caducado
/kˌaðukˈaðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: caducada]
[جمع مونث: caducadas]
[جمع مذکر: caducados]
1
منقضی
تاریخانقضاگذشته
1.La leche está caducada y huele agria.
1. شیر تاریخانقضاگذشته است و بوی ترشی میدهد.
کلمات نزدیک
pudrir
industrial
bollería
nutriente
precocinado
escasear
escasez
necesidad
abundancia
abundar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان