1 . تقویم
[اسم]

el calendario

/kˌalɛndˈaɾjo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: calendarios]

1 تقویم

  • 1.Mi banco me regaló un calendario de pared con un paisaje diferente para cada mes.
    1. بانک من یک تقویم دیواری به من هدیه داد که برای هر هفته یک منظره متفاوت دارد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان