خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کچل
[صفت]
calvo
/kˈalβo/
قابل مقایسه
1
کچل
بیمو
1.La verdad es que es calvo, pero lleva un peluquín.
1. واقعیت این است که او کچل است، اما کلاهگیس به سر میگذارد.
کلمات نزدیک
liso
rizado
máscara de buceo
traje de neopreno
gorro de natación
rubio
moreno
pelirrojo
lazo del pelo
pasador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان