خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیراهن
2 . روکش جلد
3 . روکش (سیم)
[اسم]
la camisa
/kamˈisa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: camisas]
1
پیراهن
1.Me voy a poner la camisa que me regalaste.
1. من پیراهنی که به من هدیه دادی را خواهم پوشید.
2
روکش جلد
جلد کتاب
1.Si a un libro le falta la camisa, puede que sea robado.
1. اگر یک کتاب جلد نداشته باشد، ممکن است که دزدیده شده باشد.
3
روکش (سیم)
1.Ten mucho cuidado con esos cables; se les está pelando la camisa.
1. خیلی مراقب این سیمها باش؛ روکشش دارد کنده میشود.
کلمات نزدیک
suéter
vaqueros
pantalón
pantalón corto
camiseta
traje
vestido
falda
abrigo
anorak
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان