خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جاده
2 . بزرگراه
[اسم]
la carretera
/kˌaretˈɛɾa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: carreteras]
1
جاده
راه
1.La carretera que te lleva a la montaña está cerrada.
1. جادهای که به کوهستان میرود، بسته است.
2
بزرگراه
1.El límite de velocidad en la carretera es de 110 mi/h.
1. محدودیت سرعت در بزرگراه 110 مایل در ساعت است.
کلمات نزدیک
canoa
faro
muelle
barco de pesca
crucero
autopista
gasolinera
semáforo
obra
estacionamiento
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان