خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مراسم
[اسم]
la ceremonia
/θˌɛɾɛmˈonja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: ceremonias]
1
مراسم
جشن
1.Ana y Javier nos invitaron a su boda. La ceremonia se realizará el fin de semana que viene.
1. "آنا" و "خاویر" ما را به عروسیشان دعوت کردند. مراسم در آخر هفته آینده برگزار خواهد شد.
کلمات نزدیک
atropellar
astronomía
aptitud
aplicar
agricultura
conciso
concluir
conquistar
conservar
constituir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان