Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مجموعه
[اسم]
la colección
/kˌolekθjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: colecciones]
1
مجموعه
کلکسیون
1.Tracy tiene una colección impresionante de estampillas de todo el mundo.
1. "تریسی" یک مجموعه فوقالعاده از تمبرهای سراسر دنیا دارد.
کلمات نزدیک
coleccionar
cerámica
bucear
buceador
bricolaje
concurso
culebrón
descanso
emisora
entretener
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان