خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رفتار کردن
[فعل]
comportarse
/kˌɔmpɔɾtˈaɾse/
فعل بازتابی
[گذشته: me comporté]
[حال: me comporto]
[گذشته: me comporté]
[گذشته کامل: comportado]
صرف فعل
1
رفتار کردن
1.¿No te enteras de nada? Te emborrachaste y te comportaste como un imbécil.
1. آیا چیزی متوجه نشدی؟ تو مست کرد و مانند یک احمق رفتار کردی.
کلمات نزدیک
deprimido
morder
harto
pánico
gustar
venenoso
atleta
atletismo
baloncestista
ciclista
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان