1 . قطعه موسیقی 2 . نگارش
[اسم]

la composición

/kˌɔmposiθjˈɔn/
قابل شمارش مونث
[جمع: composiciones]

1 قطعه موسیقی اثر

  • 1.Se trata de una composición para piano y violín.
    1. (آن) یک قطعه موسیقی برای پیانو و ویولن است.

2 نگارش تحریر

  • 1.Su pasión por el lenguaje se manifiesta en la elaborada composición de sus poemas.
    1. علاقه او به زبان در نگارش دقیق شعرهایش آشکار است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان