خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجموعه
[اسم]
el conjunto
/kɔŋxˈunto/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: conjuntos]
1
مجموعه
کالکشن، کلکسیون
1.Cindy tiene un conjunto de conchas en una vitrina.
1. "سیندی" یک کلکسیون از صدف در یک محفظه شیشهای دارد.
کلمات نزدیک
dicho
tiempo
hacer
que
otro
también
fin
poner
añadir
incluso
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان