خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تأثیرگذار بودن
[عبارت]
dejar huella
/dexˈaɾ wˈeʎa/
1
تأثیرگذار بودن
تأثیر گذاشتن
1.Fue una persona muy carismática y poderosa, que dejó huella en la vida social y política del país.
1. او فردی باجذبه و قدرتمند بود که بر زندگی اجتماعی و سیاسی کشور تأثیرگذار بود.
کلمات نزدیک
definido
constantemente
conflictivo
complejo
colectivo
desarrollado
desesperar
disponible
emblemático
época
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان