خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استراحت کردن
[فعل]
descansar
/dˌeskansˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: descansé]
[حال: descanso]
[گذشته: descansé]
[گذشته کامل: descansado]
صرف فعل
1
استراحت کردن
1.Tienes que descansar diez minutos por cada cuatro horas de trabajo.
1. باید برای هر چهار ساعت کار ده دقیقه استراحت کنی.
کلمات نزدیک
consejo
concienciar
comunicativo
carné de conducir
bollo
despegar
dietista
educación
encargar
epidemia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان