خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شکافتن
[فعل]
descoserse
/dˌeskosˈɛɾ/
فعل بازتابی
[گذشته: descosí]
[حال: descoso]
[گذشته: descosí]
[گذشته کامل: descosido]
صرف فعل
1
شکافتن
1.Se me descosió el bolsillo de la camisa.
1. جیب پیراهنم شکافت.
کلمات نزدیک
encoger
una barbaridad
distribución
expositor
mercancía
rebajado
prenda
hermanastra
apretado
flojo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان