خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باز کردن
[فعل]
deshacer
/dˌesaθˈɛɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: deshice]
[حال: deshago]
[گذشته: deshice]
[گذشته کامل: deshecho]
صرف فعل
1
باز کردن
1.¿Me puedes ayudar a deshacer las trenzas que me hicieron en la playa?
1. میتوانی به من کمک کنی تا بافتهایی که در ساحل روی سرم زدهاند را باز کنم؟
کلمات نزدیک
desesperación
desagradar
de parte de quién
declarar
dar una vuelta
deslizar
destacado
dificultad
estar harto
estudiantil
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان