خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اسراف
[اسم]
el despilfarro
/dˌespilfˈaro/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
اسراف
اتلاف
1.Fue un despilfarro de dinero haber comprado asientos en la primera clase.
1. خرید بلیت درجه یک اسراف پول بود.
کلمات نزدیک
participativo
recesión
cuestión
asumir
aumento
empobrecer
intermediario
idéntico
líder
perteneciente
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان