خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قطر (هندسه)
[اسم]
la diagonal
/djˌaɣonˈal/
قابل شمارش
مونث
[جمع: diagonales]
1
قطر (هندسه)
1.A Alexa le gusta cortar los sándwiches por la diagonal para formar dos triángulos.
1. "الکسا" دوست دارد ساندویچهایش را از قطر ببرد تا دو مثلث درست شود.
کلمات نزدیک
vector
altura
círculo
cien por ciento
pulgada
radio
tangente
elipse
rectángulo
romboide
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان