خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارگردان
2 . مدیر
[اسم]
el director
/dˌiɾɛktˈɔɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: directores]
[مونث: directora]
1
کارگردان
1.El director repitió la toma varias veces.
1. کارگردان برداشت را چندین بار تکرار کرد.
2
مدیر
1.El director de la empresa se fue de vacaciones una semana.
1. مدیر شرکت برای یک هفته به مرخصی رفت.
کلمات نزدیک
director general
secretario
gerente
arquitecto
azafato
presidente
juez
asistente
fiscal
abogado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان