خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اخراج کردن
[فعل]
echar
/etʃˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: eché]
[حال: echo]
[گذشته: eché]
[گذشته کامل: echado]
صرف فعل
1
اخراج کردن
بیرون کردن
1.Lo echaron del bar por no pagar su cuenta.
1. او را بهدلیل پرداختنکردن صورتحساب از بار اخراج کردند.
کلمات نزدیک
despedir
producción
financiero
administración
demanda
estabilidad
laboral
firmar un contrato
continuo
jubilar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان