خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . واگذار کردن
[فعل]
encargar
/ˌɛnkaɾɣˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: encargué]
[حال: encargo]
[گذشته: encargué]
[گذشته کامل: encargado]
صرف فعل
1
واگذار کردن
محول کردن، سپردن
1.El jefe le encargó a ella el proyecto.
1. مدیر پروژه را به او واگذار کرد.
کلمات نزدیک
educación
dietista
despegar
descansar
consejo
epidemia
exceso
ficha
frito
mandar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان