خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمرین کردن
[فعل]
ensayar
/ˌɛnsajjˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: ensayé]
[حال: ensayo]
[گذشته: ensayé]
[گذشته کامل: ensayado]
صرف فعل
1
تمرین کردن
1.Estuvimos toda la clase ensayando un nuevo paso de baile.
1. همه ما در کلاس داشتیم یک حرکت جدید رقص را تمرین میکردیم.
کلمات نزدیک
cuerda
composición
clarinetista
vino rosado
vegetal
flautista
guitarrista
instrumento de cuerda
instrumento de percusión
instrumento de viento
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان