1 . ستاره 2 . ستاره (هتل و...) 3 . ستاره (سینما، موسیقی و...)
[اسم]

la estrella

/estɾˈeʎa/
قابل شمارش مونث
[جمع: estrellas]

1 ستاره

  • 1.Las estrellas brillaban como diamantes en el cielo nocturno.
    1. ستارگان در آسمان شب همچون الماس می‌درخشیدند.

2 ستاره (هتل و...)

  • 1.Al restaurante nuevo le dieron tres estrellas.
    1. به رستوران جدید سه ستاره دادند.

3 ستاره (سینما، موسیقی و...)

  • 1.Parecía una estrella de cine.
    1. او شبیه یک ستاره سینما بود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان