خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خروس
[اسم]
el gallo
/ɡˈaʎo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: gallos]
1
خروس
1.Siempre me despierto cuando oigo el gallo afuera.
1. همیشه وقتی که صدای خروس را بیرون (از خانه) میشنوم، از خواب بیدار میشوم.
کلمات نزدیک
pollo
gaviota
pato
paloma
nutria
ganso
búho
cisne
pingüino
cuervo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان