خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ضربه زدن
[فعل]
golpear
/ɡˌɔlpeˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: golpeé]
[حال: golpeo]
[گذشته: golpeé]
[گذشته کامل: golpeado]
صرف فعل
1
ضربه زدن
1.El jugador golpeó fuerte la pelota.
1. بازیکن محکم به توپ ضربه زد.
کلمات نزدیک
garra
folclórico
en apuros
ejemplar
delgaducho
guardián
hada madrina
impactar
insultar
intervenir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان