[فعل]

impactar

/ˌimpaktˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: impacté] [حال: impacto] [گذشته: impacté] [گذشته کامل: impactado]

1 اصابت کردن برخورد کردن

  • 1.Esta marca de aquí confirma que una de las balas impactó en la pared.
    1. این علامت در اینجا تأیید می‌کند که یکی از گلوله‌ها به دیوار برخورد کرده‌است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان