1 . بسیار بیمار 2 . جدی
[صفت]

grave

/ɡɾˈaβe/
قابل مقایسه
[حالت مونث: grave] [جمع مونث: graves] [جمع مذکر: graves]

1 بسیار بیمار

  • 1.Pienso que he vomitado todo lo que he comido esta semana. Estoy grave.
    1. فکر کنم هرچیزی که این هفته خوردم را بالا آوردم. من بسیار بیمار هستم.

2 جدی بزرگ، مهم

  • 1.Cometió un error muy grave pero supo rectificar a tiempo.
    1. من یک اشتباه بزرگ مرتکب شدم، اما توانستم با گذشت زمان آن را حل کنم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان