1 . زخمی کردن (فیزیکی) 2 . جریحه‌دار کردن
[فعل]

herir

/ɛɾˈiɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: herí] [حال: hiero] [گذشته: herí] [گذشته کامل: herido]

1 زخمی کردن (فیزیکی) آسیب زدن

  • 1.La bala lo hirió en el hombro.
    1. گلوله شانه او را زخمی کرد.

2 جریحه‌دار کردن آزار دادن

  • 1.Tus palabras hirieron su orgullo.
    1. حرف‌هایت غرور او را جریحه‌دار کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان