Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . درمانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
terapéutico
/tˌɛɾapˈɛutˌiko/
قابل مقایسه
[حالت مونث: terapéutica]
[جمع مونث: terapéuticas]
[جمع مذکر: terapéuticos]
1
درمانی
1.Las hojas de estas plantas se utilizan con fines terapéuticos desde la antigüedad.
1. برگهای این گیاه از زمانهای دور برای اهداف درمانی استفاده میشوند.
کلمات نزدیک
cefalea
súbito
sentimiento
restañar
herir
perjudicial
prevención
paliativo
eficacia
utilización
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان