[اسم]

la prevención

/pɾˌeβɛnθjˈɔn/
غیرقابل شمارش مونث

1 پیشگیری جلوگیری

  • 1.Las autoridades están tomando medidas para la prevención de enfermedades infectocontagiosas.
    1. مسئولین در حال انجام اقداماتی برای پیشگیری از بیماری‌های عفونی قابل‌انتقال هستند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان