Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . پیشگیری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la prevención
/pɾˌeβɛnθjˈɔn/
غیرقابل شمارش
مونث
1
پیشگیری
جلوگیری
1.Las autoridades están tomando medidas para la prevención de enfermedades infectocontagiosas.
1. مسئولین در حال انجام اقداماتی برای پیشگیری از بیماریهای عفونی قابلانتقال هستند.
کلمات نزدیک
perjudicial
terapéutico
cefalea
súbito
sentimiento
paliativo
eficacia
utilización
agua potable
efectividad
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان