Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . تأثیر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la efectividad
/ˌefektˌiβiðˈad/
غیرقابل شمارش
مونث
1
تأثیر
اثربخشی
1.Los científicos lograron aumentar la efectividad de la vacuna.
1. دانشمندان موفق شدند تأثیر واکسن را بیشتر کنند.
کلمات نزدیک
agua potable
utilización
eficacia
paliativo
prevención
atención primaria de salud
sangrante
comunicación
personalmente
oralmente
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان