خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ردوبدل کردن
[فعل]
intercambiar
/ˌintɛɾkambjˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: intercambié]
[حال: intercambio]
[گذشته: intercambié]
[گذشته کامل: intercambiado]
صرف فعل
1
ردوبدل کردن
1.Todas las Navidades, mis primos y yo intercambiamos regalos.
1. تمام کریسمسها من و بچههای خالهام هدیه ردوبدل میکنیم.
کلمات نزدیک
incorporado
inalámbrico
guarnición
grabar
fortalecer
lazo
masticar
mulato
nupcial
padecer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان