خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باغبان
[اسم]
el jardinero
/xˌaɾðinˈɛɾɔ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: jardineros]
[مونث: jardinera]
1
باغبان
1.El jardinero vino el sábado a cortar el césped.
1. باغبان شنبه آمد تا چمن را کوتاه کند.
کلمات نزدیک
limpiador
mecánico
fontanero
electricista
carpintero
pescador
florista
dependiente
óptico
soldado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان