خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صدمه
[اسم]
la lesión
/lesjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: lesiones]
1
صدمه
آسیب
1.Sufrió lesiones graves en el accidente.
1. او در تصادف آسیبهای شدیدی دید.
کلمات نزدیک
aerosol
empaste
prótesis dental
análisis de sangre
respirador
accidente
herida
pulso
fractura
contusión
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان