خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گریمور
[اسم]
el maquillador
/mˌakiʎaðˈɔɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: maquilladores]
[مونث: maquilladora]
1
گریمور
1.El maquillador le pidió al actor que tomara asiento delante el espejo.
1. گریمور از بازیگر خواست که جلوی آیینه بنشیند.
کلمات نزدیک
productor
promoción
localización
montaje
posproducción
secuencia
festival
doblado
personaje principal
película de risa
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان