خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میز پاتختی
[اسم]
la mesilla
/mesˈiʎa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: mesillas]
1
میز پاتختی
میز کوچک کنار تخت
1.El sacerdote dejó la Biblia sobre la mesilla y se acostó.
1. کشیش انجیل را روی میز پاتختی گذاشت و به خواب رفت.
کلمات نزدیک
luz
lujo
lugar
local
lado
mueble
nordeste
parecer
peligroso
ruido
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان