خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جای گاز
[اسم]
la mordedura
/mˌɔɾðeðˈuɾa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: mordeduras]
1
جای گاز
1.Necesitas limpiar esa mordedura de perro con alcohol.
1. باید جای گاز سگ را با الکل تمیز کنی.
کلمات نزدیک
quemadura
contusión
fractura
pulso
herida
descarga eléctrica
sutura
conmoción cerebral
emergencia
cardiología
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان