خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برف
2 . بستنی یخی (آمریکای لاتین)
3 . کوکائین
[اسم]
la nieve
/njˈeβe/
غیرقابل شمارش
مونث
1
برف
1.La nieve sigue cayendo sin parar.
1. برف بیتوقف در حال باریدن است.
2
بستنی یخی (آمریکای لاتین)
(el nieve)
1.A mi vecino le encanta la nieve de fresa.
1. همسایه من بستنی یخی توتفرنگی دوست دارد.
3
کوکائین
informal
کلمات نزدیک
lluvia
aurora
arrecife de coral
acantilado
costa
hielo
viento
tempestad
nube
tormenta
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان