خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . معمولاً
[قید]
normalmente
/nˌɔɾmalmˈɛnte/
غیرقابل مقایسه
1
معمولاً
مترادف و متضاد
habitualmente
1.Normalmente, el autobús llega a eso de las 4 pm.
1. معمولاً اتوبوس حدود ساعت چهار بعدازظهر میرسد.
کلمات نزدیک
nadie
música
multar
matinal
llamada
nunca
organizar
oyente
pintar
precio
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان