خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غول
[اسم]
el ogro
/ˈɔɣɾo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: ogros]
[مونث: ogresa]
1
غول
اُگر
1.El mago convirtió a los ogros en piedra después de atacar la aldea.
1. بعد از اینکه غولها به دهکده حمله کردند، جادوگر آنها را به سنگ تبدیل کرد.
کلمات نزدیک
ocultar
obstáculo
mirador
intervenir
insultar
orgullo
peludo
perjudicar
pezuña
pinza
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان