خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیل
2 . راکت
[اسم]
la pala
/pˈala/
قابل شمارش
مونث
[جمع: palas]
1
بیل
1.Necesito una pala más grande para quitar la nieve de la puerta.
1. برای کنارزدن برف جلوی در به بیل بزرگتری نیاز دارم.
2
راکت
1.La pala de ping-pong tiene que ser más ligera.
1. راکت پینگپونگ باید سبکتر باشد.
کلمات نزدیک
rastrillo
cortacésped
cama de flores
cobertizo
estanque
regadera
carretilla
manguera
horquilla
podador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان