خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مو
[اسم]
el pelo
/pˈelo/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
مو
1.Tienes que recogerte el pelo para trabajar en mi cocina.
1. برای اینکه در آشپزخانه من کار کنی، باید موهایت را ببندی.
کلمات نزدیک
cuerpo
enfadado
gordo
adulto
de mediana edad
cara
tejado
televisión
papel sanitario
juguete
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان