[صفت]

enfadado

/ˌɛmfaðˈaðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: enfadada] [جمع مونث: enfadadas] [جمع مذکر: enfadados]

1 عصبانی خشمگین

  • 1.Sigue enfadado porque no lo invitaron a la fiesta.
    1. هنوز خشمگین است، زیرا او را به مهمانی دعوت نکردند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان