Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . شروع کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
comenzar
/kˌomɛnθˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: comencé]
[حال: comienzo]
[گذشته: comencé]
[گذشته کامل: comenzado]
صرف فعل
1
شروع کردن
1.Pueden comenzar el examen ahora.
1. حالا میتوانید آزمون را شروع کنید.
کلمات نزدیک
parar
empujar
jalar
tirar
dar
de mediana edad
adulto
gordo
enfadado
cuerpo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان