خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماهیگیر
[اسم]
el pescador
/pˌeskaðˈɔɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: pescadores]
[مونث: pescadora]
1
ماهیگیر
1.Mike y Raúl se juntaron con otros pescadores para pescar salmón en Alaska.
1. "مایک" و "رائول" به ماهیگیران دیگر پیوستند تا در آلاسکا سالمون بگیرند.
کلمات نزدیک
jardinero
limpiador
mecánico
fontanero
electricista
florista
dependiente
óptico
soldado
guardia de seguridad
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان