خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گرفتن (بیماری)
[فعل]
pillar
/piʎˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: pillé]
[حال: pillo]
[گذشته: pillé]
[گذشته کامل: pillado]
صرف فعل
1
گرفتن (بیماری)
1.Hacía tanto frío que por poco pillo una pulmonía.
1. آنقدر هوا سرد بود که نزدیک بود ذاتالریه بگیرم.
کلمات نزدیک
catarro
desinfectante
curar
esparadrapo
gasa
síntoma
azúcar en la sangre
contractura
tirón
tomografía
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان